جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تسبیح گوی: (تعداد کل: 1)
تسبیح گوی
[تَ] (نف مرکب) عابد. کسی که نام خدای تعالی را به پاکی بر زبان آورد. گویندهء سبحان الله :
چو بادند پنهان و چالاکپوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی.
(بوستان).
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.
چو بادند پنهان و چالاکپوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی.
(بوستان).
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.